"گاهی وقتا پیش میآد که آدم گند بزنه. حالال فرق نمیکنه به چی؛ به یه رابطه، یه امتحان، یه پروژهی کاری... یا به آدم دیگه. بالاخره همیشه یه موضوعی واسه گند زدن پیدا میشه. آره. گاهی وقتها آدم گند میزنه و پشت بندش جز حسرت و پشیمونی چیزی باقی نمیمونه. گاهی وقتا داغی، حالیت نیس، میری تو دل کار و بیرون که میای، سرد که میشی، میبینی ای دل غافل، دسته گل به آب دادی. اونم چه دسته گلی. دیگه نمیشه درستش کرد. آرزو میکنی که ای کاش حواستو جمع کرده بودی. یه چیزایی رو پیش بینی کرده بودی. ولی افسوس. دیگه خیلی دیر شده. همهی پلای پشت سرت رو خراب کردی و گندی زدی که تا ابدالدهر باید بوی گندش رو همرات این ور و اون ور ببری. آره. زندگی این جوریه. گند بالا آوردن. یکی بعد اون یکی. پشت سر هم. دیگه نمیشه کاریش کرد..."
پاشدم. دستمو کردم تو جیبم. جیب کتم. یه بسته قرص درآوردم. دادم بهش. با تعجب نیگام کرد. گفتم: "نگران نباش. یکی از اینا رو بخور. مشکلت حل میشه" باورش نمیشد. حیرون نیگام میکرد. دستم رو هوا دراز مونده بود. اشک تو چشماش حلقه زد. گفت: "راس میگی؟ چرا زودتر نگف..." جملش تموم نشده یه قرص انداخت بالا. یه قلپ آبم روش. لیوان کنار دستش بود. با خوشحالی بستهی قرصو تو جیبش قایم کرد. پاشد که بره. نپرسیدم کجا. خودش گفت: "اگه میدونستم...اگه از قبل میدونستم... مهم نیست. الان که میدونم. از این به بعد دیگه گندی در کار نیست". تقریبا یادش رفت خدافظی کنه. تو یه عوالم دیگهیی بود انگار. سرمست شده بود. رفت.
یادم رفت بهش بگم که قرص رو باید فردا میخورد. یادم رفت بهش بگم که باید 2تا قرص میخورد. و این که فقط ماهی 2بار میشه قرص خورد. گذاشتم بره. اما خوب که فکر کردم یادم اومد که تاریخ قرصا گذشته بود. آخخخ... گمونم گذشته بود. احتمالن دیگه اثر نداشتن. یعنی حالا چی میشه؟ کم کم نگران شدم. به خودم گفتم:"بازم که گند زدی. حواستو جمع نکردی. دست گل به آب دادی" عذاب وجدان گرفتم. پا شدم. دور خودم چرخیدم و بعد... تو یخچال یه جعبه قرص خارجی بود. تازه. یکی انداختم بالا. آب نخوردم. نفس راحتی کشیدم. رو جعبه نوشته بود: بلافاصله مصرف شود، روز بعد دیر است...
این هم جالبه!
منم دقیقا الان همین حس رو دارم!
؟؟؟؟؟؟
حالت خوب نیست طبیعیه! اولش همیشه همین طوریه بعدا عادت می کنی.
یه قرص دیگه امتحان کن شاید اون بت بسازه!
اول اینکه تبریک میگم که این سعادت نصیب وبلاگت شد که به اسم من مزین بشه!
دومم اینکه با نظرت کاملا موافقم ولی اون لحظه که داشتم این مطلبو می نوشتم هم من کلی شاکی شده بودم و هم قرصه تاریخش گذشته بود.