کـــاوه در آینــــه

جایی برای اندیشه های من و ... مطالعات فرهنگی

کـــاوه در آینــــه

جایی برای اندیشه های من و ... مطالعات فرهنگی

عشقِ چه­جوری؟

ما، آدم­های قرن بیست­و­یکمی، در برخورد با مسایلی مثل ازدواج، رابطه با جنس مخالف و ... همیشه به نوعی با مفهوم عشق و تعریف­های گوناگون آن درگیر می­شویم. این­که تلقی هر یک از ما از عشق و چگونگی به وجود آمدن آن چیست شاید به نگرش کلی ما به زندگی و الگوی رفتاری ما در دیگر جنبه­های آن بستگی زیادی داشته باشد. برای­ام جالب بود که اندکی درباره­ی انواع این نگرش­ها بنویسم. متن زیر کوششی­ست در این راستا، گرچه که احتمالا هنوز ناقص باشد. امیدوارم در کامل کردن­اش کمک­ام کنید.

ادامه مطلب ...

شهر زیبا: زیباتر شهری برای زیستن

یک سال پیش بود گمانم که برای یک نشریه‌ی تخصصی شهرسازی از چند نفر از جمله من پرسیده شد که شهر زیبا را چگونه شهری می‌دانیم. متن زیر پاسخ آن زمان من بود که نمی‌دانم تا چه حد به کار آن نشریه آمد، به هر حال بازتابی‌ست از نظرات یا بهتر بگویم آرزوهای من درباره‌ی شهری زیبا.

 

 

می­گویند واژه­ی شهر با شار در پیوند است و شهرستان(شارستان) جایی­ست که جریان(شارش) وجود داشته باشد؛ جریان انسان­ها، جریان زندگی. شهر زیبا شهری­ست که به من فرصت دیدن این جریان­ها را بدهد: دیدن آدم­ها، طبیعت، آسمان و خودم. شهری که بتوان فرهنگ­اش را دید. شهری که در پس زیبایی ظاهرش زیبایی معنا هم نهفته­باشد و جاری. شهری­ که مرا با خودم و دیگران بیگانه نکند، آشفته­ام نکند و به هراس­ام وا ندارد.

 

ادامه مطلب ...

پانوشت، پاری از ترجمه

 

چکیده


بحث دیرپای ترجمه­پذیری/ ناپذیری آثار ادبی تا کنون بارها در نشست­های ادبی و دانش­جویی انجام گرفته­است. از همین روست که شاید تکرار آن بی­هوده به نظر بیاید. با این وجود برآنم که در این مقاله به یکی از راه­های پیش­نهادی (و البته آزموده) ای بپردازم که می­تواند کفه­ی ترازو را، به رغم پذیرشِ ترجمه­ناپذیر بودنِ متن های ادبی، به سود ترجمه پذیری این آثار سنگین کند. شیوه­ای که بی­گمان دوست­داران ادبیات تا کنون بارها با آن برخورد داشته­اند: به کارگیری پانوشت ها(افزوده­های مترجم)، که در بسیاری از ترجمه­ها به فراخور احساس نیاز مترجمان به کار آمده­است، اما منتقدان و صاحب­نظران آن را یک­سان ارزش­گذاری نمی­کنند.

ادامه مطلب ...