چرخش زبانی(Linguistic turn ) تحول بزرگی بود که در قرن بیستم در رابطهی میان فلسفه(و صد البته علوم اجتماعی) و زبان رخ داد. بنمایهی این چرخش در چگونگی تلقی از زبان نهفته بود، که تا پیش از آن تنها به عنوان ابزار توصیف شناخته میشد. چرخش زبانی، زبان را به مثابه بخشی از خود کنش اجتماعی و عاملی که میانجی کردار اجتماعیست معرفی کرد.
ویتگنشتاین یکی از پیشگامان این عرصه بود که در دو مقطع گوناگون زندگی دو اثر کاملا متفاوت عرضه کرد. او در نخستین آنها، به ریشه داشتن مسالهی فلسفی در بدفهمی منطق زبان و در دومی به بازیهای زبانی پرداخت. اثر دوم به نوعی در رد اثر نخست و در تایید همان چیزی بود که در بالا گفته شد: زبان چیزی بیش از ابزاری توصیفیست.
با این حال، چرخش زبانی از قرن نوزدهم در فلسفهی آلمان و با کارهای افرادی چون هامان، ون هردر و ون هامبولت آغاز شده بود. فلسفهی زبانی آنها نیز بر این واقعیت استوار بود که زبان تنها یک ابزار و میانجی برای تبادل افکار نیست، بلکه خود دارای ماهیتی برسازنده است.
اما در قرن بیستم بود که هایدگر و گادامور با تاسی به آثار فیلسوفانی چون اوتو اپل و هابرماس این مفهوم را گسترش دادند. این سنت فکری به جنبهی همگانی زبان، با تاکید بیشتر بر کارکرد ارتباطی نسبت به کارکرد شناختی آن، پرداخت.
پس از تلاشهای فوکو در دههی 60 ، مجامع علمی همچنان به رویکرد سنتی پایبند مانده بودند و اهمیت زبان به عنوان یک عامل ساختیاب بیشتر در دههی 70 میلادی در علوم اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. ناگفته پیداست که اندیشههای ساختارگرا و پساساختارگرا بسترساز اصلی رشد این دیدگاه بودند. در اینجا بود که چرخش زبانی به نام دیگری نیز خوانده شد: چرخش فرهنگی.
نگاه برسازنده به زبان(که واقعیت را برساختهی زبان میداند) در تضاد اساسی با بنیانهای دیرپای فلسفی غرب قرار دارد. دیدگاه سنتی واژه را دارای کارکردی برچسبگونه میدانست برای آنچه که در باور افلاطونی واقعیت نامیده میشد(همان قضیهی کذایی صندلی). با تغییری که سوسور در نگاه به زبان ایجاد کرد، تمام آنچه که به عنوان واقعیت میشناسیم در محدودهی زبان قرار گرفت.
در علوم اجتماعی نیز زبان(و در مفهوم گستردهترش فرهنگ) از یک عامل دسته دوم، روبنایی، وابسته، و ـ در بهترین حالتـ میانجی به مفهومی گستردهتر ارتقا یافت. تلقی گفتمانی از زبان(و فرهنگ) بود که ادعا کرد زبان بخشی از کنش اجتماعیست و در تمام فعالیتهای اجتماعی که کنشگران در آن درگیرند دخالت دارد.
خوبه
خوبه اما از بقیه چه خبر؟!